ابوالعلاء شوشتری یا بوالعلاء شُشتری شاعر ایرانی پارسیگوی (بیدیوان) سده ۴ هجری است. او در زمان سامانیان میزیست.
زندگی
او در سدهٔ چهارم هجری زندگی میکرده است. اما اطلاعات زیادی از زندگی او در دسترس نیست. ; ممکن است به دلیل لقبش از اهالی شوشتر باشد زیرا ضبط «شوشتری» با املای «ششتری» در گذشته رایج بوده است الگو:همچنین اشعار فنی و مصنوع نیز سروده و در هزل پیشگام کسایی بود ضمنا گمان میرود منظور از ابوالعلا در یکی از ابیات منوچهری همین ابوالعلا ششتری باشد زیرا او را در ردیف شعرای فارسی زبان آورده است:
ضمنا در سال اول مجله شرق مقالهای مربوط به او نوشته شد.
بوالعلاء و بوالعباس و بوسلیک و بوالمثل | آنکه آمد از نوایح وآنکه آمد از هری. | |
(منوچهری)
|
همچنین رادویانی او را نویسنده کتابی درباره عروض میداند.
در لغتنامهٔ دهخدا
در لعتنامهٔ دهخدا نوشته شده است: «تنها در لغت نامه اسدی ابیات ذیل از او دیده میشود:» و سپس این بیتها آمده است.
بیاور آنکه گواهی دهد ز جام که من | چهار گوهرم اندر چهار جای مدام | |
زمرد اندر تاکم عقیقم اندر غژب | سهیلم اندر خم آفتابم اندر جام. | |
ای … من ای … تو انجیره گذاری | سرگین خوری و قی کنی و باک نداری | |
ریچاله گری پیشه گرفتی تو همانا | بخیره (کذا) در شیر بری کامه برآری. |
چند شعر دیگر
تمام اشعار این قسمت از کتاب پیشاهنگان شعر پارسی نقل شده است.
نام بت من
تبری و کمانی و یکی نقش نشانه | بنگار و بپیوند بهسوفار یکی تیر | |
نام بت من بازشناسی بتمامی | آن بت که بهخوبیش قرین نیست به کشمیر |
نرگس لالهگداز
همی گرست و همی نرگسانش لاله گداحت | به زیر لالهٔ بگداخت نهفته زریر | |
خَلَق شود ز نشستِ دراز حُلّت مرد | که گَنده گردد چون دیرماند آب غدیر |