دیکتاتور یا مستبد به فرمانروا و در بیش تر موارد پایهگذار یک نظام حکومتی استبدادی اطلاق میشود. معنای این واژه در تعاریف جدید خود در بسیاری از مواقع با بی رحمی و ستم همراه میگردد.
واژهٔ دیکتاتور Dictateur از زبان فرانسه به فارسی راه یافتهاست.
دیکتاتور در واژه به معنی “کسی که دیکته میکند” و در اصطلاح، در ابتدا با رویکردی نامنفی در اشاره به مجری یک سازوکار خاصّ حکومتی در روم باستان که دیکتاتوری نام داشت و در معنای جدید و در اشارهای منفی به دیکتاتوریهای نوین به معنی “خود رای” و “مطلقالعنان” است. در ابتدا عنوان هریک از قضاتی که در روم قدیم در مواقع خطیر و بحرانی برای اداره امور کشور از طرف کنسولها برای مدت شش ماه با اختیارات فوقالعاده انتخاب میشدند دیکتاتور نام داشتند. دیکتاتور معاونی با عنوان ماگیستر اکویتوم انتخاب میکرد. انتخاب دیکتاتور از ۴۳۰ ق.م. معمول شد و در اواخر قرن ۳ ق.م. منسوخ شد. «سولا» دوباره آن را بدون قید مدت برقرار کرد. پس از قتل ژولیوس سزار دیکتاتوری رسماً ملغی شد. دیکتاتوری های معاصر اغلب یا به عنوان رهبر یک حزب یا به کمک پیروان خود از طریق شورش یا کودتا حکومت را بدست میگیرند و یا از طریق قانون اساسی بر سر کار میآیند و به تدریج حکومت دیکتاتوری به وجود میآورند. دیکتاتورها نوعاً به اتکاء یک حزب رسمی و کمک پلیس مخفی و تبلیغات شدید به حکومت ادامه میدهند. (دائره المعارف فارسی).
شاخص دموکراسی منتشر شده توسط مجله اکومونیست.کشور های قرمز پررنگ دیکتاتوری محسوب میشوند مانند عربستان ، سوریه ، کره شمالی ، میانمار ، ترکمنستان و بخش هایی از آفریقا.در این کشور ها همه (به جز ها عربستان ) یا از طریق کودتا یا انقلابی تندرو مانند انقلاب ۱۹۱۷ روسیه به قدرت رسیده اند.
باید توجّه داشت که اگرچه نامهای مستبد، تمامیّت خواه، خودکامه، جبّار و یکّه سالار، مترادفات هر یک از آنها و نیز نام نظامهای حکومتی تحت فرمانرواییشان در ادبیّات و محاورات سیاسی اغلب به یک معنا به کار میروند، هم معنا نبوده و در علم سیاست دارای تعاریف جداگانه میباشند.